رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

سیری در اساطیر یونان و رم

سیری در اساطیر یونان و رم
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 28 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 28 رای
بسیاری از افسانه‌های اساطیری مضامین اندیشمندانه و دارد و بسیاری دیگر حاوی خاطره‌های ساده و خیال‌پردازانه مردم عادی دوران‌های بسیار کهن است که با وجود شکل و شمایل افسانه‌ای، واقعاً ریشه‌ای تاریخی دارد که بعدها مطابق سلیقه، خواست و تصورات راویان شاخ و برگ افسانه‌ای یافته است. با این همه داستان‌های اساطیری حاکی از طرز تفکر و نحوه زندگی مادی و معنوی راویان آن است. در این کتاب داستان‌های جاودانه‌ای که از اساطیر یونانی، رومی و مردم سرزمین‌های شمال اروپا گردآوری شده است، دیرزمانه خمیرمایه ادبیات سراسر قاره اروپا بوده است. در این کتاب درباره بسیاری از خاندان‌های شهریاری مطالبی آمده که زندگی طوفانی و سراسر ماجرای آنها مضمون نمایشنامه‌های بزرگ و مشهوری شده است؛ از جمله خانواده‌هایی چون آگاممنون، اودویپوس اندوهگین، آنتیگونه قهرمان و .... .
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1398/06/29

کتاب‌های مرتبط

اساطیر ایرانی
اساطیر ایرانی
4.5 امتیاز
از 15 رای
اسطوره های خاورمیانه
اسطوره های خاورمیانه
4.5 امتیاز
از 29 رای
معتقدات و آداب ایرانی - جلد 2
معتقدات و آداب ایرانی - جلد 2
4.7 امتیاز
از 37 رای
Man and His Symbols
Man and His Symbols
4.6 امتیاز
از 143 رای
بینش اساطیری
بینش اساطیری
4.5 امتیاز
از 52 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی سیری در اساطیر یونان و رم

تعداد دیدگاه‌ها:
7
[quote='mt1397']
در زبان پهلوی واژه اَروس به چمار سپید نیز موجود هست. چمار آن به پوشش سپیدِ بانوان اشاره دارد. [/quote]
امروز متوجه شده ام که واژه اوستایی اَراوسَ به چمار خواهان ارج می تواند ریشه ای برای اَروس پهلوی نیز باشد.
[quote='Aristoteles']درباره واژه عروس که در پارسی میانه الوس هم آمده است در ریشه اش گویای سپیدی بوده است و با Albus لاتینی ( برابر با سپیدی ) هم ریشه است و در ادب پارسی نیز تا سده 7 نیز آنرا به همین معنی همتراز آورده اند همچون در حدیقه سنایی غزنوی >
« چون عروسی است ظاهر دنیا -لیک باطن چو زال بی معنی » که در این سروده عروس (سپیدی زیبا و خوش نما) با زالی (سپیدی بیمارگونه ) همتراز آورده شده است .
در تارنمای شهربراز عروس یا اروس " در اینباره کامل تر سخن رفته است .[/quote]
اَروس از دیدگاه بند کوتاه شده واژه اَروسیا: اَ (نا) + رو (چهره) + سیا (سیاه) بوده که به چم "کسی که رویش سیاه نیست". در پارسی میانه اَروس به چم زیبا هم آمده‌و سفیدرو هم در لغتنامه دهخدا به چم زیبا یاد شده است. در زبان تازی هم از این واژه بن گرفته‌و واژگان عُرس به آرِش اروسی، عَرِیس به آرش داماد درست شده است. زبان لکی‌و کردی جنوبی دبیره‌ای ندارند، در زبانهای کردی دیگر اروس بودش نداردو به آن بووک گویند که همین واژه در پارسی نو پیشین، به ریخت بیوک فرتاش دارد، چنانچکه رودکی سراید: بس عزیزم بس گرامی سال و ماه/اندرین خانه بسان نوبیوک. در نِبیک برهان قاطع هم از آن به نام "پیوگ" هم یاد شده است، همچنین بیوگان هم در زبان پارسی نو پیشین بودش داشته است، چناچکه در وایس‌و رامین سراییده شده است: بیک جا بر بیوگان و خسوران/بیوگان دختران، داماد پوران. بختیار بودیم که استاد دوباره واژه‌ای که در پارسی نو فرتاش دارد، به زبان لکی پیوست نکرده است.
[quote='Aristoteles']درباره واژه عروس که در پارسی میانه الوس هم آمده است[/quote]
سلام و درود.
در زبان پهلوی اشکانی که باهاش سروکار دارم، الوس نیز موجود است. در زبان های ایرانی گاهی ر به ل دگرگون می شود. مانند اروند پهلوی به الوند.
یا که چلّه می تواند از چیره سانسکریتی به چمار شب دارای زمان دراز باشد، و در زبان های ایرانی ر به ل دگرگون و به چیله و سپس چله درآمده.
ریخت اَروس با عروس نزدیکی بیشتری دارد.
رستگار باشید.
درباره واژه عروس که در پارسی میانه الوس هم آمده است در ریشه اش گویای سپیدی بوده است و با Albus لاتینی ( برابر با سپیدی ) هم ریشه است و در ادب پارسی نیز تا سده 7 نیز آنرا به همین معنی همتراز آورده اند همچون در حدیقه سنایی غزنوی >
« چون عروسی است ظاهر دنیا -لیک باطن چو زال بی معنی » که در این سروده عروس (سپیدی زیبا و خوش نما) با زالی (سپیدی بیمارگونه ) همتراز آورده شده است .
در تارنمای شهربراز عروس یا اروس " در اینباره کامل تر سخن رفته است .
پیشتر گمان می بردم که نام عروس می تواند ریشه در نام ایزدِ عشق یونانیان اِروس داشته باشد، اما امروز با دقت که نگریستم
در زبان پهلوی واژه اَروس به چمار سپید نیز موجود هست. چمار آن به پوشش سپیدِ بانوان اشاره دارد.
ریخت نوشتاری عروس در زبان لَکی و کُردی به همان ریختِ پهلوی یعنی اَروس نوشته می شود.
واژه عربی عروس، همسانی چشمگیری با خدای عشق یونانی ها یعنی اِروس دارد و رومی ها به وی کوپید/کوپیدو گفتند.
کتاب خیلی خوبیه و مترجم خوبی هم داره. فلسفه یونان با نقدِ همین اساطیر و خدایانش به ایده آلیسم سقراط و افلاتون رسید
سیری در اساطیر یونان و رم
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک